توضیحات
رمان چهار شخصیت محوری دارد که هر کدام جهان خاص خود را دارد. مردی در آستانهی مرگ که میکوشد بیماریاش را انکار کند و اندیشهی وجود یا عدمِ وجودِ جهان پس از مرگ ذهنش را درگیر کرده است. قاضی سالخوردهای که روزگاری نمایندهی کنگره نیز بوده است و اکنون با تمام وجود تلاش میکند مانع همزیستی سفیدپوستان و سیاهپوستان شود. جِستر نوهی او که مخالف اندیشهی اوست و تقابل این دو، تفاوت نسلها را بهخوبی نمایان میکند و شِرمَن پیو بردهی سیاهپوستی که سرانجام نمیتواند تحقیرهای قاضی را تاب آورد و او را ترک میکند و اتفاق هولانگیزی برایش رخ میدهد. رمان بهروشنی برههای اساسی از تاریخ آمریکا را به تصویر میکشد. آمریکایی در آستانهی برابری سفیدپوستان و سیاهپوستان. داستان یک حرف اساسی دارد و آن اینکه ما که هستیم و به کجا میرویم.
برای نخستینبار خودش را به مرگ نزدیک میدید. ترسی که وجودش را فرا گرفته و نفسش را بریده بود، ربطی به مرگ خودش نداشت؛ بلکه بهخاطر ماجرای مرموزی بود که از آن سر در نمیآورد. ترس از اینکه در آن ماهها چه رخ خواهد داد و تا کی این قصه ادامه خواهد داشت و در این اندک روزهای بودنش چه بر او خواهد گذشت. پنداری به ساعتی بیعقربه چشم دوخته بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.